جدول جو
جدول جو

معنی عنایت نامه - جستجوی لغت در جدول جو

عنایت نامه
(عِ یَ مَ / مِ)
سفارشنامه و اجابت نامه. (ناظم الاطباء). نامه ای که عالمی یا بزرگی خطاب به قومی یا ملکی کرده به مستحق رعایتی می داده تا مخاطبان نامه از او دستگیری کنند و هر یک چیزی بدو دهند. (یادداشت مرحوم دهخدا) : در این باب عنایت نامه ای نبشت نشابوریان را. (تاریخ بیهقی ص 365). از طاهر نامۀ مظالمی یا عنایتی یا جوازی خواستی و بفرمودی تا بنوشتندی. (تاریخ بیهقی ص 140) ، تقدیرنامه. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
عنایت نامه
ارجنامه، سفارشنامه تقدیر نامه، سفارشنامه
تصویری از عنایت نامه
تصویر عنایت نامه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شِ یَ مَ / مِ)
ورقه ای که حاکی از شکایت و دادخواهی باشد. تظلم نامه. (فرهنگ فارسی معین). شکوائیه. دادخواست: در این موضع از مظلمه و شکایت نامه از خلاصۀ معانی او بر وجه اختصار بعضی یاد کردم. (ترجمه تاریخ قم ص 182)
لغت نامه دهخدا
(وَ / وِ یَ مَ / مِ)
وصیت نامه. (ناظم الاطباء) :
وصی ّ آدمی بر کل اولاد
وصایت نامه داری بر وصیت.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از شکایت نامه
تصویر شکایت نامه
ورقه ای که حاکی از شکایت و دادخواهی باشد، تظلم نامه، دادخواست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وصایت نامه
تصویر وصایت نامه
وصیت نامه
فرهنگ لغت هوشیار
((~. مِ))
نوشته ای که در آن کسی رضایت و خشنودی خود را از کار یا رفتار دیگری اعلام می کند
فرهنگ فارسی معین